ارمیا ارمیا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره

ارميا خوشمزه ترين آلــــــــــــــــــــــوچـــــــه

اولين صداي ضربان قلب

سلام هنوز نميدونم دخملي يا پسملي ، ديروز به داداش امير حسين گفتم ميخوام برم پيش دكتر آلوچه مياي با خوشحالي قبول كرد به اين دل و اميد كه دكتر منو سونوگرافي كنه و داداشي يه بار ديگه شما رو از تو مانيتور ببينه و هي در مورد آلوچه صحبت كنه. ديشب ساعت 8.15 نوبت داشتم تا نوبتمون شد ساعت 9 شد كلي داداشي از شما( آلوچه)با خانوم منشي صحبت كرد و همش ميگفت مامانم آلوچه خورده خلاصه وقتي نوبتمون شد و رفتيم تو اميرحسين با دكتر سلام كردو گفت كه ميخواد آلوچه رو از تو مانيتورببينه چه شوق و ذوقي داره اين داداش هر روز بيشتر ميشه بر خلاف تصور خودم كه فكر ميكردم زياد با اين مسئله كنار نياد اما در كل داداشي خيلي پسر خوش قلبيه،من رو تخت دراز كشيدم و دكتر روي شكمم د...
26 مرداد 1391

دومين سونو در 9 هفتگي

ني ني گلم دومين سونو رو تاريخ 20/04/91 كه انجام دادم داداش اميرحسين رو با خودم بردم چقدر دكتر وقتي داداشي رو ديد خوشحال شد بعد از اينكه داداشي رو دنيا آورد اين دومين بار بود كه ميديدش اونموقع خيلي كوچولو بود خيلي دكتر خوشحال شد به داداش ميگفت من دكترت بودم تورو دنيا آوردم اما خوب داداشي هنوز زياد نميدونه اين چيزها رو خلاصه وقتي خواستم سونو انجام بدم داداشي ميگفت چرا مامان خوابيدي مگه دلت درد ميكنه لباست زدي بالا؟ اين چيه دكتر رو شكم مامانم ميكشي ؟ وخيلي سوالات ديگه كه دكتر علي بابايي زحمت كشيدن و به همه سوالات جواب دادن و گفت مامانت آلوچه خورده با هسته ،هسته تو شكمش گير كرده بعد كم كم هسته بزرگ ميشه من در ميارم هسته رو. از همون موقع به بعد ه...
19 مرداد 1391
1