اولين صداي ضربان قلب
سلام هنوز نميدونم دخملي يا پسملي ، ديروز به داداش امير حسين گفتم ميخوام برم پيش دكتر آلوچه مياي با خوشحالي قبول كرد به اين دل و اميد كه دكتر منو سونوگرافي كنه و داداشي يه بار ديگه شما رو از تو مانيتور ببينه و هي در مورد آلوچه صحبت كنه. ديشب ساعت 8.15 نوبت داشتم تا نوبتمون شد ساعت 9 شد كلي داداشي از شما( آلوچه)با خانوم منشي صحبت كرد و همش ميگفت مامانم آلوچه خورده خلاصه وقتي نوبتمون شد و رفتيم تو اميرحسين با دكتر سلام كردو گفت كه ميخواد آلوچه رو از تو مانيتورببينه چه شوق و ذوقي داره اين داداش هر روز بيشتر ميشه بر خلاف تصور خودم كه فكر ميكردم زياد با اين مسئله كنار نياد اما در كل داداشي خيلي پسر خوش قلبيه،من رو تخت دراز كشيدم و دكتر روي شكمم د...
نویسنده :
مامان ستاره
12:51